بهمان بهنظرم یه چرخهست؛ آدمها واردش میشن یاد میدن، یاد میگیرن و خارج میشن و دوباره افراد جدیدی واردش میشن.برای من بهمان دانشگاه انسانیت و خودسازی بوده. تو بهمان نقشهای مختلفی رو تجربه کردیم که شاید بلد نبودیم ولی تلاش کردیم یاد بگیریم و بهترین خودمون رو انجام بدیم. و چالشها و اختلافات با عشق و همدلی و توانایی حل مسئله برطرف میشن.
پوریا غلامیعضو هیئت مدیرهماهیت بهمان ارتباط دوطرفهای است که تلاش میکنه اونقدری که از دستش برمیآد مفید باشه. تو بهمان چیزهایی رو کنار هم تمرین کردیم که شاید دیگه هیچوقت فرصت و بستر یادگیری و تمرینش رو نداشته باشیم. توانایی نقدکردن و نقدشنیدن، و پذیرش افراد مختلف با دیدگاههای مختلف در کنار چارچوبها و دستاندازهای کار اتفاقات کلیدی بوده که بهمان برام رقم زده.
سارا رابطعضو هیئت مدیرهکارکردن تو بهمان مهارتهایی از من رو شکوفا که خودم ازشون خبر نداشتم و کمک کرد خودم رو بهتر بشناسم؛ چه اینکه تو چه کارهایی بهترم چه اینکه تو چه کارهایی خوب نیستم و اون تخصص مال من نیست. بهمان یه چیزی مقابل سنگهای ظلم سنگ سیاهه، بهمان یعنی شور، نشاط و امید. نارنجی بهمان یعنی امید به بهبود.
محمدرضا حسین زادهعضو هیئت مدیرهبهمان برام با کلیدواژههای تلاش تیمی، همبستگی و زمان گذاشتن تعریف میشه. تو بهمان وجه مشترکمون دغدغهمندیه و تفاوتهامون تو کار باعث شده از هم یاد بگیریم. پررنگترین ویژگی تو بهمان برام احترام گذاشتن و احترام دیدنه.
مریم عابدمنشمدیر مالی